ناشناس ( تحصیلات : دیپلم ، 31 ساله )

سلام،من با خانمی به قصد ازدواج هشت ماه در ارتباط بودم،از طریق خونوادم معرفی شد،خیلی زود وابسته شدیم،بعد از خواستگاری همه چیز خوب پیش میرفت که یهو گفت مادرم مخالفت کرده و تموم شد،بعد دوسه روز خودش پیام داد پیشنهاد دوستی داد منم قبول کردم چون تنها بودم،و دوستش داشتم،تا اینکه بعد چندماه خودش دوباره پیشنهاد ازدواج داد و منم اول با تعجب پرسیدم مگه من چه تغییری کردم ؟مگه مادرت بخاطر حقوق پایینم مخالف نبود؟گفت نه الان بیشتر شناختمت،تو خوانواده دوستی،مرد فدارکاری هستی و...نهایتا رفنیم خواستگاری و باز مخالفت خونوادش و با یه عذرخواهی رفت ومن موندم امیدهای واهی که اون داد و منو تنها گذاشت و واقعا حالم خوب نیست،عکسا و کادو ها رو جموجور کردم ولی هنوز عاشقشم ولی دیگه نمیشه برگرده الان تو عذابم ،لطفا کمکم کنید


مشاور (احسان فدایی)

با عرض سلام و تقدیم احترام خدمت شما پرسشگر محترم! دغدغه خاطر و تلاش شما برای انتخاب راه درست آغاز زندگی مشترک، ستودنی است و این‌که  قصد ازدواج که یکی از برترین اصول اساسی در دین اسلام است را دارید، قصدی پاک و مبارک بوده و امیدواریم در تحقق این نیت خوب، موفق و سربلند باشید. همانطور که می دانید ازدواج یکی از مهمترین حوادث و رویدادهای زندگی است و نقش مهمی در سرنوشت و سعادت و خوشبختی انسان دارد ، مضافاٌ بر اینکه اگر به نحو صحیح انجام پذیرد بسیاری از نیازهای انسان را اعم از نیازهای عاطفی و جنسی را تاْمین و باعث آرامش روحی انسان می شود بنابراین در عین حال که نباید در انتخاب همسر خیلی وسواس گونه عمل کرد اما دقت ،شناخت و اتخاذ تصمیم حساب شده و بالاخره انتخاب صحیح از شرایط ضروری یک ازدواج موفق است.
برادر گرامی!
روند انتخاب و ازدواج شما به صورت صحیح در حال پیشرفت بوده ولی در وسط کار با مشکل مخالفت خانوادة دختر مواجه شده اید، منتها باید دید این خانم چقدر شرایط و معیارهای مد نظر شما را برای ازدواج دارا است و اگر در حد بالا است باید برای رسیدن به او تلاش کنید ولی اگر این معیارها ضعیف است بهتر است بیش از این تلاش نکنید. معمولا مخالفت والدین با فرد انتخابی فرزند به دلیل عدم تطابق ملاک ها و هم شانی فرد با فرزند یا خانواده است، و معمولا زمانی که فرزند قبل از تعیین ملاک ها عاشق شده باشد چنین مشکلی خواهند داشت. البته درصد بسیار کمی از والدین هم از روی تعصب و بدون دلیل با انتخاب فرزند خود مخالفت می کنند اما مطمئنا در درصد بسیار پایینی قرار دارند. به هر حال اگر آنگاه که با خود خلوت می کنید مخالفت آنها را بجا می شمارید پس تسلیم حق شوید و از اصرار بر تصمیم غلط خود دست بکشید ولیکن اگر مخالفت آنها را بی مورد می شمارید بهتر است از این مورد دست بکشید و به موارد بهتری فکر کنید.  ضمن اینکه رابطة قبل از ازدواج مشکلات زیادی را به وجود می آورد. در امر ازدواج نباید قبل از انتخاب، عاشق و دلباخته‏ ی کسی شد (نه پسر نسبت به دختر و نه دختر نسبت به پسر) البته علاقه در حدّی که انگیزه‏ای شود برای انتخاب اشکالی ندارد بلکه لازم است اما اگر این علاقه تبدیل به عشق شد مشکلات زیادی از جمله فقدان شناخت درست و واقع بینانه از طرف مقابل را به دنبال خواهد داشت ؛زیرا روح حاکم بر این گونه احساسات و علاقه مندی ها، عشق‏ورزی کور است نه خردورزی. پای خرد و عقل در میدان عاشقی لنگ است. امام علی علیه السلام می‏فرمایند: «حبّ الشّیء یعمی و یصمّ»، دوست داشتن چیزی انسان را کور و کر می کند. در حالی که تصمیم‏گیری درست در مورد ازدواج با فرد خاص، تنها با تکیه بر عقلانیّت و خردورزی ممکن است. چنین علاقه مندی هایی راه عقل را مسدود و چشم واقع بین انسان را کور می‏سازد و اجازه نمی‏دهد تا یک تصمیم صحیح و پیراسته از اشتباه گرفته شود. پس تصمیم خود را نهایی کرده و سعی کنید با شناخت دقیق فرد مقابل تصمیم به اقدام مجدد یا عدم اقدام بگیرید.
موفق باشید.

بیشتر بخوانید:

ملاک ها و معیارهای ازدواج